ایرادات و نارسایی های سیستم هزینه یابی سنتی

ایرادات و نارسایی های سیستم هزینه یابی سنتی

به این شیوه محاسبه بهای تمام شده ایراداتی وارد شده است که می توان موارد زیر را بیان کرد:

۱)      هزینه کار مستقیم اهمیت خود را از دست داده است.

۲)      استفاده از یک مبنای تخصیص نمی تواند به شیوه مناسبی تمام روابط بین هزینه ها را نشان دهد.

۳)      علی رغم بالا بودن سهم هزینه سربار در هزینه محصول، نحوه تخصیص هزینه سربار به هر اندازه که باشد فاقد اهمیت است.

۴)      این سیستم در جریان تولید پیچیده و غیرمعمول جوابگو نمی باشد.

۵)      اطلاعاتی صحیح و واقعی در مورد بهای تمام شده و سودآوری شرکت ارائه نمی کند.

بسیاری از شرکتها به منظور برطرف نمودن انتقادات مطرح شده در بخش قبل به سمت استفاده از سیستم ABC گرایش یافته اند. این سیستم جانشین هزینه یابی سفارش کار یا روش مرحله ای نیست، بلکه می تواند همراه با آنها به کار گرفته شود . سیستم ABC فلسفه نوین مدیران (جلب رضایت مشتریان) و رقابت با سایر شرکت ها را به طور کمی در هزینه یابی محصول منظور می کند. یعنی این سیستم علاوه بر هزینه های مواد مستقیم و دستمزد مستقیم ، هزینه های گوناگون مربوط به تکنولوژی، کیفیت محصول و هزینه های مربوط به تولیدات انعطاف پذیر را نیز در برمی گیرد.

از دیدگاه کلی مهمترین دلایل نارسایی ،سیستم هزینه یابی سنتی به شرح زیر است:

۱-عدم توانایی در ارائه اطلاعات بهای تمام شده خصوصا در سازمان هایی که خدمات متنوع و گوناگونی را به مشتریان خود ارائه می کنند . از آنجا که سیستمهای سنتی خصوصیات خاص هر خدمت را در تسهیم هزینه ها در نظر نمی گیرند ،باعث تخصیص غلط هزینه ها و عدم محاسبه دقیق قیمت تمام شده محصولات می گردد.

۲-عدم تفکیک حوزه هزینه های غیر مشابه: در سیستمهای سنتی  برای جمع آوری هزینه های دستمزد و سربار از مراکز هزینه مشترک  استفاده می شود .این مسئله باعث تخصیص غیر واقعی هزینه ها به خدمات ارائه شده می گردد.

۳-استفاده از مبنای مشترک و واحد برای تخصیص هزینه ها :این سیتمها معمولا از یک مبنای تسهیم ،برای تخصیص هزینه های گوناگون استفاده می کنند. از جمله این مبنا ها استفاده از ساعات کار مستقیم نیروی انسانی است. با توجه به این که در حال حاضر با پیچیدگی و تغییرات سریع تکنولوژی،میزان دخالت نیروی انسانی در فرایند کاری بسیار کم شده است ،بنابراین با استفاده از این مبنا تسهیم هزینه ها به طور واقعی انجام نمی شود .

۴-عدم تهیه اطلاعات دقیق در مورد بهای تمام شده و سایر اطلاعات مورد نیاز تصمیم گیری :سیستمهای سنتی هزینه های موجود در سازمان را عمدتا به دو  گروه هزینه های ((مستقیم)) و هزینه های ((دوره ای ))تقسیم می کند ،و فقط هزینه های مستقیم را در محاسبه بهای تمام شده منظور می کند . اما در تصمیم گیری ها نیاز به استفاده از هزینه های مستقیم و هزینه های دوره ای است . بنابر این با اتکا به روشهای سنتی امکان تجزیه و تحلیل بیشتر در مورد بهبود فعالیت ها ،روشهای کاهش هزینه هاو…را فراهم نمی کند .

۵-سیستمهای سنتی ،مزایای بدست آمده از دگرگونی  فرایند ها  و بهبود در روشها را به عنوان صرفه جویی  در نیروی کار به حساب می آورند. بنابر این بهبود عملکردها را در فرایندهای عملیاتی نشا ن نمی دهند .

۶-سیستمهای هزینه یابی سنتی ،اطلاعات واقعی را از فرایند عملیات و هزینه ها نشان نمی دهند. این سیستمها فقط هزینه هایی که به راحتی قابل شناسایی هستند را در محاسبه بهای تمام شده در نظر می گیرند و هزینه های غیر مستقیم نقشی در محاسبه بهای تمام شده ندارند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا